در "کار سازمانی"، راهنمای ما "انجمن های مخفی و کوچـــــــــــــــــک و پراکنده و غیرقابل کنترل" انقلاب مشروطه هستند، متشکل از "بابکیان" بسیار قابل اعتماد. به گفته استاد سخن و خرد و داد، فردوسی: "هشیوار یاران گزین در نبرد". "انجمن های بابکی" که بجاست کار سازمانی "غیر زنجیره ای" را (با درس گیری از اشتباه های دهه ی چهل و پنجاه خورشیدی) با کار "توده ای"، بسیار حساب شده درهم آمیزند، در کوران نبرد و در آستانه ی پیروزی، "هشیارانه و گام به گام" به هم خواهند پیوست، و ایرانی آزاد و آباد و پرداد و توانمند را بنيان خواهند نهاد
پيش به سوي ايجاد “انجمن هاي بابکي” در همه ي يکان هاي اقتصادي و آموزشي، و تدارک اعتصاب عمومي! هشيار باشيم، نبايد گذاشت رويدادهايي چون ليبي و بحرين در ايران بازخواني شوند. تنش آفرينان در حال بازآفريدن رخدادهاي آغاز انقلاب در ايران و منطقه هستند. بايد هر چه زودتر “به اين شب سياه” پايان داد
شعری از غاده السمان
شاعری توانا از سوريه
اگر به خانهی من آمدی
برايم مداد بياور مداد سياه
میخواهم روی چهرهام خط بکشم
تا به جرم زيبايی در قفس نيفتم
يک ضربدر هم روی قلبم تا به
هوس هم نيفتم!
يک مداد پاک کن بده برای محو
لبها
نمیخواهم کسی به هوای
سرخيشان، سياهم کند!
يک بيلچه، تا تمام غرايز زنانه را
از ريشه درآورم
شخم بزنم وجودم را ... بدون اينها
راحتتر به بهشت میروم گويا!
يک تيغ بده، موهايم را از ته
بتراشم، سرم هوايی بخورد
و بیواسطه روسری کمی بيانديشم!
نخ و سوزن هم بده، برای زبانم
میخواهم ... بدوزمش به سق
... اينگونه فريادم بی صداتر است!
قيچی يادت نرود،
میخواهم هر روز انديشه هايم را
سانسور کنم!
پودر رختشويی هم لازم دارم
برای شستشوی مغزی!
مغزم را که شستم، پهن کنم روی
بند
تا آرمانهايم را باد با خود ببرد به
آنجايی که عرب نی انداخت.
میدانی که؟ بايد واقعبين بود!
صداخفه کن هم اگر گير آوردی
بگير!
میخواهم وقتی به جرم عشق و
انتخاب،
برچسب فاحشه میزنندم
بغضم را در گلو خفه کنم!
يک کپی از هويتم را هم میخواهم
برای وقتی که خواهران و برادران
دينی به قصد ارشاد،
فحش و تحقير تقديمم میکنند،
به ياد بياورم که کيستم!
ترا به خدا ... اگر جايی ديدی حقی
میفروختند
برايم بخر ... تا در غذا بريزم
ترجيح میدهم خودم قبل از ديگران
حقم را بخورم !
سر آخر اگر پولی برايت ماند
برايم يک پلاکارد بخر به شکل
گردنبند،
بياويزم به گردنم ... و رويش با
حروف درشت بنويسم:
من يک انسانم
من هنوز يک انسانم
من هر روز يک انسانم
|