click
click
click
click
click
click
click
click
click

click

 

  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  •  
  • click
  •  
  • رزم نامه شماره پنج
  • رزم نامه شماره چهار
  • به سوي اعتصاب عمومي
  • تنش آفريني هاي تازه
  • براي کوبيدن بازاري ها
  • نود و نه درصدي ها به پيش
  • براي اشغال بيت رهبري
  • پيام بيستم
  • پيام نوزدهم
  • امپراتوري ملاها
  • پدافندهاي بابکي
  • تصاحب کارخانه ها
  • click

  • نفت در ونزوئلا
  • پاره اي از مطالبات مرحله اي
  • اشرافيت شيعه ي صفوي
  • انتقال دارايي هاي ملي به دزدان
  • اصل 44: در هر يکان، يک کميته ي کارکنان براي مصادره دارايي هاي دزديده شده
  • برنامه هاي گفتمان هاي مطالبه محور يا پاره اي از خواست هاي جنبش
  • براي تغييرات بنيادي در ايران از عزت الله سحابي
  • چرا اين همه دشمني ملاها با دانشگاه ها از دکتر محمد ملکي
  • جنگ کوسه ها در نظام ولايي، داده هاي تکانه دهنده از دزدان سرکويگر
  • در پشت کشتارها و سرکوب ها، کودتاچيان چه پول هايي به جيب مي زنند
  • چه دزداني پشت کشتارها پنهانند

  • فهرست يکم: نقش روحانيون در مفاسد اقتصادي
  • فهرست دوم: دزدان ولايي يا ميلياردرهاي ايران
  • فهرست سوم: سرکوبگران يا مافياي اقتصادي
  • فهرست چهارم: مافياي مالي و نظامي کجا هستند
  • فهرست پنجم: چه دزداني از پدافندهاي بابکي مي ترسند
  • فهرست ششم: شماري از ملاهاي ميلياردر
  • فهرست هفتم: باندهاي مالي و سرکوبگر
  • از جنبش هاي جهاني بياموزيم

  • مصادره ها در ونزوئلا
  • آموزه هايي از جنبش خشم در يونان
  • خواسته هاي کمپ ميدان خورسيد در اسپانيا، تغيير انتخاباتي و مبارزه با کليسا
  • واکنشي هشيارانه، طرح ساختن “ويترين” از مصر رد شد
  • براي دوستي و آشتي در جهان

    داده هايي از کمپين

     

     

     click

    در "کار سازمانی"، راهنمای ما "انجمن های مخفی و کوچـــــــــــــــــک و پراکنده و غیرقابل کنترل" انقلاب مشروطه هستند، متشکل از "بابکیان" بسیار قابل اعتماد. به گفته استاد سخن و خرد و داد، فردوسی: "هشیوار یاران گزین در نبرد". "انجمن های بابکی" که بجاست کار سازمانی "غیر زنجیره ای" را (با درس گیری از اشتباه های دهه ی چهل و پنجاه خورشیدی) با کار "توده ای"، بسیار حساب شده درهم آمیزند، در کوران نبرد و در آستانه ی پیروزی، "هشیارانه و گام به گام" به هم خواهند پیوست، و ایرانی آزاد و آباد و پرداد و توانمند را بنيان خواهند نهاد. پيش به سوي ايجاد “انجمن هاي بابکي” در همه ي يکان هاي اقتصادي و آموزشي، و تدارک اعتصاب عمومي! هشيار باشيم، نبايد گذاشت رويدادهايي چون ليبي و بحرين در ايران بازخواني شوند. تنش آفرينان در حال بازآفريدن رخدادهاي آغاز انقلاب در ايران و منطقه هستند. بايد هر چه زودتر “به اين شب سياه” پايان داد. در این راستا می توان از شیوه های سازمانی و مبارزاتی "تدافعی" در دیگر جنبش های رهایی بخش نیز، همانا به میدان آوردن "پدافندان" (در کنار "انجمن های بابکی") بهره گرفت: هم برای شناسایی و افشاگری و خنثی سازی "عوامل" ناآشکار و آشکار این "تنش آفرینان و دزدان" در کارخانه ها و آموزشگاه ها و اداره ها و محله ها و بازارها، و هم به منظور نشانه گرفتن برجسته ترین مراکز کلیدی، چون کانون های بازرگانی و مالی و تامین انرژی و حمل و نقل. همانگونه که "عمامه به سرهای ولایی" از ترسشان در خیابان ها آشکار نمی شوند، می توان این "عوامل" را در یکان های اقتصادی و آموزشی وادار به عقب نشینی کرد و خنثی نمود. این رویکردها در راستای تدارک "اعتصاب عمومی"، و از کار انداختن همزمان مهم ترین یکان های اقتصادی و کانون های آموزشی-اداری جریان خواهد داشت

    نسرين ستوده به دليل مخالفت با چادر اجباری زندان ممنوع الملاقات شد

    نسرين ستوده وکيل دادگستری محبوس در بند زنان زندان اوين برای سه هفته ممنوع الملاقات شد.

    رضا خندان همسر اين زندانی سياسی با تاييد اين خبر به خبرنگار کلمه می گويد:

    “يکشنبه اين هفته مطابق معمول به سالن ملاقات زندان اوين که به شدت امنيتی شده و

    حتی کودکان را به سختی بازرسی بدنی میکنند مراجعه کرديم اعلام کردند که

    همسرم به دليل تنشی که بر سر استفاده از چادر اجباری زندان ايجاد شده سه هفته ممنوع الملاقات شده است.”

    به گفته ی شاهدان اين در حالی است که نسرين ستوده در تمام ١۴ ماه گذشته با حجاب کامل ولی بدون چادر در محل

    ملاقات و همچنين دادگاهها حاضر شده بود.

    بر اساس اين گزارش نسرين ستوده که وکيل پايه يک دادگستری ست، معتقد است که مسئولين زندان در مورد بانوان

    زندانی به طور غير قانونی علاوه بر پوشش و حجاب متعارف، چادر را هم اجباری کرده اند و اين اجبار غير قانونی

    است و در هيچ کجای قوانين چنين چيزی پيش بينی نشده است و حتی زندانيان سياسی مطابق قانون از داشتن فرم زندان

    نيز معاف هستند.

    به گفته ی خانواده های زندانيان سياسی و زندانيان آزاد شده اين قانون تا حد زيادی در باره ی زندانيان سياسی مرد

    اعمال می شود و آن ها هم اکنون در بندهای عمومی هيچ لباس و فرم خاصی ندارند.

    چندی پيش رئيس قوهی قضائيه در رسانههای رسمی موضوع استفادهی اجباری بانوان زندانی از چادر را منتفی

    دانسته بود و در واقع اين نظر رئيس قوهی قضاييه تاييد نظر نسرين ستوده است که در مدت ١۴ ماه زندان بر آن

    پافشاری کرده و نتيجهی آن هم ممنوعالملاقات کردن ايشان بوده است.

    به گفته ی رضا خندان “نوع محروميت تعيين شده دامن خانواده و کودکان خردسال را هم در بر میگيرد و به اين

    ترتيب کودکان و خانواده ای که بيش از ١٠٠ روز است ملاقات حضوری نداشتهاند تا سه هفتهی ديگر از ملاقات

    کابينی هم محروم خواهند بود.”

    محروميت زندانی از ملاقات، محروميتی دوجانبه است که کودکان و خانواده نيز مجازات میشوند اين در حالی است

    که اگر قرار بود بناحق يک زندانی را مجازات کنند راههای ديگری هم وجود داشت و نيازی به محروم کردن کودکان

    فرد از ملاقات نبود.

     حکم شلاق پيمان عارف

    در پی اجرای حکم شلاق پيمان عارف، فعال سياسی ده تن

    از زندانيان محبوس در بند ٣۵٠ زندان اوين با نگارش نامهای از درون زندان نسبت به اين حکم واکنش نشان دادند.

    متن کامل بيانيه که در اختيار خبرگزاری هرانا قرار گرفته است به شرح زير است:

    يکشنبه با چشمانی گريان از غم دوری وشادمان از بازگشت پيمان نزد خانواده و بازيابی آزاديش، در آغوشش

    گرفتيم و بوسه بر صورتش زديم و بر دوستیاش باليديم و رهسپارش ساختيم. اما شاديمان ديری نپاييد و ساعاتی

    بعد در ملاقات از رنجی شنيديم که ناجوانمردانه بر تن خسته و بيمار اين فعال باسابقه دانشجويی روا داشتهاند.

    رنج پيمان رنجورمان ساخت و سربلندی و استقامتش مغرورمان.

    ما لازم میدانيم ضمن ابراز همدردی با پيمان عارف عزيز، چند نکته را به عرض ملت ايران برسانيم:

    ١- پيمان عارف به دليل نگارش نامه سرگشاده به محمود احمدینژاد درباره سرکوب نهاد دانشگاه و خواست

    اعاده آزاديهای آکادميک و بويژه مطالبه حق تحصيل به عنوان مبنايیترين حق صنفی جامعه دانشگاهی به اين

    مجازات ننگين دچار آمد.

    ما فکر میکنيم که کماکان تمامی مسائل و مطالباتی که پيمان عزيز در نامه سرگشادهاش به محمود

    احمدینژاد مطرح ساخته بود مبتلا به فضای دانشگاهی ايران بوده و آن مطالبات بروز و قابل طرح میباشد و

    در طی اين دو سال و نيم نيز نه تنها شرايط بهبود نيافته و آن مطالبات محقق نشده بلکه بر سرکوب دانشگاه و

    انباشت مطالبت محقق نشده افزوده گرديده است.

    ٢- اجرای حکم شلاق تعزيری به صورت حدی و به دور از موازين شرعی و قانونی را عملی وحشيان

    میدانيم و از افکار عمومی انتظار داريم در مقابل اين رخداد سکوت نکرده فعالانه حاکميت را به تيغ نقد

    کشيده زشتی عملکردش را آنچنان فرياد کند که ديگر احدی از مقامات قوه قضائيه جسارت نکند برخلاف

    موازين قانونی با زندانيان سياسی چنان کند که با پيمان سرافرازمان کردند.

    ٣- شلاق بر گرده پيمان را شلاقی ديگربار بر گرده جنبش دانشجويی میدانيم و تاکيد مجدد بر باز شدن فضای

    دانشگاهی و آزادی زندانيان سياسی و بويژه آزادی دانشجويان زندانی و بازگشت ايشان بر سرکلاس درس و

    نيز اعاده حق تحصيل دانشجويان ستاره دار و تعليقی را از ضروریترين خواستههای جنبش فراگير و

    دموکراسی خواه سبز میانگاريم.

    دکتر سيد محمد سيفزاده عضو موسس کانون مدافعان حقوق بشر و وکيل دادگستری

    سما نورانی دانشجوی اخراجی بهايی و فعال حق تحصيل

    مصطفی نيلی فعال دانشجويی سابق دانشگاه امام خمينی قزوين

    جواد عليخانی فعال دانشجويی دانشگاه چمران اهواز

    آرش صادقی فعال دانشجويی دانشگاه علامه طباطبايی

    احمد شاهرضايی فعال دانشجويی دانشگاه يزد

    مهدی خدايی فعال دانشجويی و حقوق بشر دانشگاه آزاد

    ضياء نبوی فعال دانشجويی محروم از تحصيل دانشگاه مازندران و سخنگوی شورای دفاع از حق تحصيل

    سعيد جلالی فر فعال دانشجويی محروم از تحصيل دانشگاه زنجان

    جان کيوان صميمي در خطر است

    يکی از نزديکان کيوان صميمی، رونامه نگار و فعال ملی-مذهبی در خصوص آخرين وضعيت وی  می گوید: يک ماه پيش آقای صميمی آزمايشی داده بودند که کيستی را در کبدشان نشان می داد. علاوه بر اين مشکل يکسری ناراحتی های آرتوروز گردن هم داشتند که به تجويز پزشک زندان پيگيری شود زيرا امکانات زندان محدود است؛ اما تاکنون با وجود قولهای مساعد مسئولان مرخصی استعلاجی نگرفته است. گویا جمهوری اسلامی دست اندر کار جنایتی از نوع هدا صابر است

    هفدهمين روز اعتصاب چهار زندانی در زندان بيجار

    ا: مسئولين زندان بيجار از ملاقات خانوادههای چهار زندانی محبوس در اين زندان جلوگيری بعمل آوردند.

    حسن » بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ايران، چهار زندانی عادی به نامهای

    در هفدهمين روز از اعتصاب خود همچنان ممنوع الملاقات هستند. « اخترسمند، زکريا خداکرمزاده، سيوان باتونه و فرشاد کمانگر خانوادههای برخی از اين زندانيان روز گذشته جهت ديدار با فرزندان خود به زندان بيجار مراجعه کردند اما توسط مسئولين امر از ديدار ايشان جلوگيری شد.

    گفته میشود وضعيت جسمی فرشاد کمانگر به دليل ضعف جسمانی ناشی از اعتصاب غذا وخيم است.

    در پی اعتصاب و اعتراض تعدادی از زندانيان جرايم عادی و سياسی زندان مريوان در روز دوشنبه مورخ ٣ مردادماه و درگيری ما بين معترضين و کارمندان حفاظت اطلاعات اين زندان، هشت تن از اين زندانيان توسط نيروهای گارد ويژه زندان مورد ضرب و شتم قرار گرفته و چهار تن از اين زندانيان به زندان بيجار و چند تن ديگر نيز به زندان قروه تبعيد شدهاند.

    مسولين زندان بيجار اعلام کردهاند تا زمانی که اين زندانيان به اعتصاب خويش ادامه بدهند، حق تماس تلفنی و ملاقات ندارند و اين موضوع موجب نگرانی نسبت به وضعيت اين زندانيان خواهد شد.

    برگرفته ار اخبار روز / ٢١ مرداد ١٣٩٠

    اعتراض زندانيان سياسی محبوس در زندان رجايی شهر

     در پی تداوم ممنوعيت هواخوری زندانيان سياسی محبوس

    در زندان رجايی شهر کرج، اين زندانيان از روز شنبه به نشانه اعتراض دست

    به تحصن زدهاند.

    بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در

    ايران، زندانيان سياسی بند ۴ سالن ١٢ زندان رجايی شهر خواهان ملاقات با

    مردانی رئيس زندان و رفع ممنوعيت هواخوری شدند.

    برگرفته از هرانا، چهارشنبه 29 تير 1390-

    جان مهندس حشمت الله طبرزدی در خطر است

     حشمت الله طبرزدی زندانی سياسی محبوس در زندان رجايی شهر کرج دچار عارضه ی قلبی شد . اين در

    حالی است که مسئولين زندان از رسيدگی و درمان ايشان سر باز زده و او را به بهداری منتقل نکردند .حشمت الله طبرزدی در

    معرض خطر جدی قرار دارد . رهبر جمهوری اسلامی مسئول جان وی و ساير زندانيان سياسی است . با اطلاع رسانی و

    اعتراض به وضعيت نگهداری وی نگذاريم فاجعه ی آسيب ديده يک زندانی ديگر و مواردی همچون مرگ هدی صابر تکرار

    شود.

    جبهه متحد دانشجويی ٨ ژوئيه ٢٠١١ - آدينه ١٧ تير ١٣٩٠

    اعتصاب غذا و داروی پيمان کريمی در زندان اوين

     پيمان کريمی آزاد در پی ضرب و شتم توسط پزشک بهداری زندان، اعلام اعتصاب غذای خشک و دارو کرد.

    بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ايران اين زندانی سياسی که اخيرا به اتهام توهين به

    رهبری مجددا مورد محاکمه قرار گرفته است در پی وخامت حال جسمی و ضرب و شتم وی در بهداری زندان اعلام اعتصاب

    غذای خشک نمود.

    اين زندانی که در بهداری زندان اقدام به گفتگو با يک زندانی سياسی زن کرده بود توسط پزشک بهداری مورد ضرب و شتم قرار

    گرفت.

    در پی شکايت پزشک متخلف وی روز چهارشنبه ١۵ تير ماه به دادسرای غير قانونی مستقر در زندان اوين احضار و با قرار

    تامين جديدی مواجه گرديد.

    اين زندانی بازداشتی وقايع ۶ دی (عاشورا) پس از برخوردهای فوق و هم چنين کاهش انسولين دريافتی، دست به اعتصاب غذای

    خشک و دارويی زده است.

    خبرگزاری هرانا ١١ ژوئيه ٢٠١١ - دوشنبه ٢٠ تير ١٣٩٠

    نامزدهای انتخاباتی توده ها چه کسانی هستند، زندانيان سياسي نمايندگان توده ها را آزاد کنيد

    گزیده ای از زندانیان سیاسی اعتصاب کننده در ماه های گذشته

    بهمن احمدی امويی،  منصور اسانلو، جعفر اقدمی، عمادالدين باقی، عماد بهاور، رسول بداقی،  قربان بهزاديان نژاد، مجيد توکلی، رضا رفيعی، بهروز جاويد، حسن اسدی زيدآبادی، محمد داوری، اميرخسرو دليرثانی، فيض الله عرب سرخی، عيسی سحر خيز، حشمت طبرزدی، کيوان صميمی، ابوالفضل قديانی، علی عجمی، محمد جواد مظفر، محمدرضا مقيسه، مهدی محموديان، عبدالله مومنی

     

    خواست هاي آنان چيست، برگرفته از برنامه ی "گفتمان های مطالبه محور" در کوران خیزش هشتاد و هشت

     به رسمیت شناختن فعالیت همه احزاب، انجمنها، اتحادیه ها، شوراها و حق تشکل برای دانشجویان، معلمان، کارگران، قومیتها، اقلیتها، نویسندگان، پرستاران، هنرمندان، دگراندیشان، روزنامهنگاران، بازنشستگان، کسبه، وکلا، زنان خانه دار، متخصصان، کارفرمایان، بیکاران

    سعی در جهت انتقال مالکیت سازمانهای اقتصادی وابسته به نهادها، بنیادهای بزرگ اقتصادیِ غیردولتیِ وابسته به حکومت، و شرکتهایی که به طریق رانتی به برخی مسوولان واگذار شده (شرکتهای شبه دولتی – خصوصی) به بخش عمومی و مردم، با نظارت مردمی، محور قرار گرفتن تولید داخلی و ایجاد اشتغال، جلوگیری از واردات بیرویّه و برخورد کارشناسی با واردات و صادرات، استقلال مدیریت صندوق ذخیره ارزی کشور از دولت و سپردن آن به مجلس، جلوگیری از تخصیص هر نوع اعتبار خارج از بودجه رسمی و شفاف کشور و حذف ردیفهای گوناگون بودجهای نهادهای مختلف تبلیغی، اعانهای و روحانیت که باید مستقل از دولت باشند

    برای خواندن برنامه "گفتمان های مطالبه محور" اینجا کلیک کنید، متن آن در پایان ایمیل نیز آمده است

    http://www.farakhan-iran.com/html/goftman.html

    برای پایان دادن به این "شب سیاه" و این خواری تاریخی

    پيش به سوي به چنگ آوردن نهادهاي روبنايي

    پيش به سوي نشاندن نمايندگان راستين توده ها بر کرسي هاي زمامداري

    پبش به سوي سازماندهي هشيارانه ي جنبش براي مقابله با سرکوب ها و کشتارهای در پیش

    پيش به سوي فلج کردن اقتصادي نظام، از کم کاري و کارشکني و پدافندي، تا اعتصاب عمومي در یکان اقتصادی و آموزسی و اعتراضات گسترده ی خياباني

    جنبش هاي کارگري و دانشجويي و زنان به پيش

    آري، اين "آتش خندان" دزدان ولايي و دزدان دريايي را در خود خواهد سوزاند

    گرز فریدونی کشم، ضحاک را سربشکنم: فریاد مردم ما از زبان شجریان و اسانلو

      http://www.farakhan-iran.com/html/shajarian_2.html

    http://www.youtube.com/watch?v=6zKYDDVuZV8&feature=related2

    http://www.youtube.com/watch?v=SXChHMRqpCI&feature=player_embedded

    زندانیان سیاسی را آزاد کنید

    کمال شريفی ، النور خضری ،کامران شيخی و سيد ابراهيم سيد قريب يکماه است که در اعتصاب غذا به سر می برند

    .انور حسين پناهی نيز که هم اکنون در زندان مرکزی سنندج نگهداری می شود در اثر شکنجه شديداً در معرض خطر از کار افتادگی کليه قرار دارد و عليرغم

    .تلاشهای خانواده، مسئولين زندان همچنان از فراهم آمدن امکانات درمانی برای وی خود داری می کنند

    حاميان مادران پارک لاله همصدا با مادران ايران ،ضمن حمايت از خواست های اين زندانيان سياسی،تبعيض های قومی را شديداً محکوم نموده، خواستار آزادی فوری و بدون قيد و شرط تمامی زندانيان سياسی- عقيدتی ومدنی از جمله خانم منصوره بهکيش از حاميان مادران پارک لاله و نيز مهناز محمدی و مريم .مجد، از بازداشت شدگان اخير می باشند

    اين راهپيمايی با استقبال و ابراز همبستگی بسياری از رهگذران روبرو شد

    اعتصاب غذای شش تن از زندانيان سياسی رجايی شهر در حمايت از ١٢ زندانی بند ٣۵٠

    شش تن از زندانيان سياسی در زندان رجايی شهر کرج از امروز در حمايت از ١٢

    زندانی بند ٣۵٠ اعتصاب غذای خود را آغاز کردند.

    به گزارش خبرنگار کلمه، کيوان صميمی، عيسی سحر خيز، مسعود باستانی، علی

    عجمی، جعفر اقدامی و حشمت الله طبرزدی شش زندانی سياسی رجايی شهر کرج

    هستند که اعلام کردند تا زمانی که همراهانشان در بند ٣۵٠ اوين در اعتصاب غذا

    هستند با آنان همراه خواهند بود و اعتصاب می کنند.

    لازم به ذکر است که ١٢ زندانی سياسی بند ٣۵٠ زندان اوين در اعتراض به جان باختن هدی صابر و هاله سحابی از

    روز شنبه دست به اعتصاب غذای نامحدود زده اند. خانواده های اين زندانيان گفته بودند که اين زندانيان خواهان

    معرفی و مجازات عاملان قتل هدی صابر و هاله سحابی هستند و مسولان بايد به اين خواسته توجه کرده و از رخداد

    فاجعه ای ديگر جلوگيری کنند.

    بهمن احمدی امويی-حسن اسدی زيدآبادی-عمادالدين باقی-عماد بهاور-قربان بهزاديان نژاد-محمد داوری-اميرخسرو

    دليرثانی-فيض الله عرب سرخی- ابوالفضل قديانی-محمد جواد مظفر-محمدرضا مقيسه-عبدالله مومنی زندانيانی هستند

    که بيانيه ی اعتصاب را امضا کرده اند.

    مهدی اقبال عضو جبهه مشارکت ايران اسلامی نيز از روز يکشنبه به اين جمع پيوسته است.

    بر اساس اخبار و گزارش ها محسن امين زاده که دوهفته ی گذشته به مرخصی آمده و پس از شرکت در مراسم مرحوم

    صابر به اوين فراخوانده شده بود نيز پيش از عزيمت اعلام کرد که به اعتصابيون خواهد پيوست.

    گفتنی است عماد باقی روز دوشنبه بعد از پايان يافتن دوران محکوميت از اوين آزاد شده و محمد جواد مظفر نيز روز

    گذشته برای شرکت در مراسم ترحيم مادر همسرش به مرخصی آمده است.

    اعتصاب غذای نامحدود ١٢ زندانی سياسی در اعتراض به جانباختن هدی صابر و هاله سحابی

    به دنبال مرگ هدی صابر و هاله سحابی، دوازده نفر از زندانيان سياسی بند ٣۵٠ اوين در اعتراض به شهادت اين دو زندانی سياسی از صبح امروز، ٢٨ خرداد وارد اعتصاب غذای نا محدودشدند.

    به گزارش کلمه آنها در بيانيه ای، ضمن گراميداشت ياد همه شهدای راه ميهن و آزادی اعلام کرده اند که هم زمان با روزهای گراميداشت شهدای جنبش از ندا تا هاله و از سهراب تا صابر، اعتصاب غذای خود را آغاز می کنند.

    در بخشی از اين بيانيه که به امضای بهمن احمدی امويی-حسن اسدی زيدآبادی-عمادالدين باقی-عماد بهاور-قربان

    بهزاديان نژاد-محمد داوری-اميرخسرو دليرثانی-فيض الله عرب سرخی-ابوالفضل قديانی-محمد جواد مظفر-محمدرضا

    مقيسه و عبدالله مومنی رسيده، آمده است: ملت ما قربانيان و شهدای بسياری را در همه اين سالها در راه دفاع از مهين

    و آزادی نثار کرده است، اما جنبش سبز ملت ايران نقطه عطف بزرگی در اين راه بود که دهها شهيد از ندا تا هاله و از

    سهراب تا صابر را تقديم کرد و در کنار آن دهها معلول زمينگير شده و صدها زندانی بی گناه با احکام ناعادلانه ای

    مواجه شده اند که در روند صدور اين احکام بسياری از بندهای قوانين اساسی و ايين دادرسی و حقوق شهروندی، نقض

    شده است.

    متن کامل بيانيه ی اعتصاب غذای ١٢ زندانی سياسی بند ٣۵٠ اوين به شرح زير است:

    باز آمد چون عيد نو تا قفل زندان بشکنيم

    وين چرخ مردم خوار را چنگال و دندان بشکنيم

    مردم سربلند ايران

    ما و شما فرزندان سرزمين مهر و آيين مهر ورزی هستيم، ليک ساليانی است که در بند جباريتی افتاده ايم که با زبان

    قدرت و بی قانونی با شهروندان خويش سخن می گويند. شهروندانی که حقوق و آزادی های مندرج در قانون اساسی و

    نيز اسناد بين المللی را که کشورمان بدان متعهد شده است، می طلبند. و مبلغ مدارا با همه مردم ملتزم به قانون و منافع

    ملی با گرايش های متفاوت هستند.

    هرچند ملت ما قربانيان و شهدای بسياری را در همه اين سالها در راه دفاع از مهين و آزادی نثار کرده است، اما

    جنبش سبز ملت ايران نقطه عطف بزرگی در اين راه بود که دهها شهيد از ندا تا هاله و از سهراب تا صابر را تقديم

    کرد و در کنار آن دهها معلول زمينگير شده و صدها زندانی بی گناه با احکام ناعادلانه ای مواجه شده اند که در روند

    صدور اين احکام بسياری از بندهای قوانين اساسی و ايين دادرسی و حقوق شهروندی، نقض شده است.

    واپسين شهدا، دو نفر از از زندانيان ملی و مذهبی بودند.هاله سحابی فرزند وارسته مردی چون مهندس عزت الله سحابی

    که در مرخصی از زندان به سر می برد و در مراسم تشييع و تدفين پدرش، با هجوم نابخردانه ماموران به شهادت

    رسيد و هدی صابر هم بندی ما که در اعتراض به اين حادثه ناگوار دست به اعتصاب غذای تر و محدود زد اما دست

    اجل او را از ميان ما برد، اما دو مساله شهادت او را به چالش مشروعيتی بزرگ برای نظام کنونی تبديل می سازد:

    اول حبس او به مدت ده ماه بدون محکوميت و هر قرار قانونی و کاملا خودسرانه و جبارانه، آن هم در پيش ديدگان

    دستگاههای مسوول و مدعيان قضاوت و عدالت و ديگری رفتار سهل انگارانه و مغرضانه در برابر آثار اعتصاب

    غذای او به همراه ضرب و شتم که منجر به شهادت مظلومانه اش شد و شرح چگونگی آن در شهادتنامه زندانيان

    سياسی بند ٣۵٠ منعکس شده است.

    اينک همزمان با ايامی که مقارن با ١٣ رجب زاد روز امام عدالت علی (ع)بوده و به ياد شهدای جنبش سبز از ندا تا

    هاله و از سهراب تا صابر نامگذاری شده است، ما ضمن اعلام تسليت و همدردی با خانواده همه ی اين شهدا، به ويژه

    خانواده های هم زندانيان عزيز از دست رفته مان، هاله سحابی و هدی صابر و مردم متين و صبور ايران، از روز ٢٨

    خرداد (شنبه)اعتصاب غذای اعتراضی خود را آغاز می کنيم. اميد که به مثابه روزه داری، مورد رضايت خداوند و

    مردم عزيز و بازماندگان همه شهدای جنبش قرار گيرد.

    به اميد آنکه جنبش مسالمت اميز ايران پوياتر و از تکرار چنان فجايعی پيشگيری شود.

    اسامی امضا کنندگان بيانيه

    بهمن احمدی امويی-حسن اسدی زيدآبادی-عمادالدين باقی-عماد بهاور-قربان بهزاديان نژاد-محمد داوری-اميرخسرو

    دليرثانی-فيض الله عرب سرخی-ابوالفضل قديانی-محمد جواد مظفر-محمدرضا مقيسه-عبدالله مومنی

    اعتصاب غذا

    مهدی خدايی، آرش صادقی و احمد شاهرضايی از روز ١۵ خرداد در اعتراض به

    فوت هاله سحابی در اعتصاب غذا به سر می برند.

    به گزارش دانشجونيوز، قرار بود اين سه زندانی سياسی در روز ٢٢ خرداد اعتصاب

    خود را بشکنند اما اين اعتصاب در اعتراض به فوت هدی صابر ادامه دارد.

    بنا بر گزارشات رسيده از داخل زندان اوين، پس از در گذشت هدی صابر بر اثر اعتصاب غذا نگرانی در مورد

    سلامت جان زندانيان سياسی اعتصاب کننده افزايش يافته است.

    مهدی خدايی دبير اسبق انجمن اسلامی دانشگاه آزاد شهر ری و فعال حقوق بشر، از تاريخ ١٢ اسفند ماه سال ٨٨ توسط

    ماموران سپاه پاسداران بازداشت و به سلولهای انفرادی بند ٢ الف زندان اوين منتقل شد. وی که ماهها در سلولهای

    انفرادی اين بند تحت بيشترين فشارها برای تن دادن به اعترافات واهی و ساختگی قرار داشته، در مهر ماه سال ٨٩ از

    طرف شعبه ٢٨ دادگاه انقلاب به رياست قاضی مقيسه به سه سال زندان محکوم گرديد که اين حکم در دادگاه تجديدنظر

    تاييد شد.

    خدايی در اسفند ماه سال ٨٨ نيز بابت پرونده قبلی خود از سوی شعبه ١۵ دادگاه انقلاب به رياست قاضی صلواتی به

    به چهار سال زندان محکوم شده بود که اين « اقدام عليه امنيت ملی از طريق برپايی تجمعات و تبليغ عليه نظام » اتهام

    حکم نيز به تاييد دادگاه تجديدنظر رسيده اين فعال دانشجويی مجموعا بايد ٧ سال زندان را تحمل کند.

    همچنين، آرش صادقی، عضو ستاد ٨٨ ميرحسين موسوی در زمان انتخابات و عضو شورای مرکزی انجمن اسلامی

    دانشگاه علامه طباطبايی،پس از چندين بار بازداشت و ضرب و شتم های متوالی و در پی آن انتقال به سلول های

    انفرادی بند ٢٠٩ ، به ۵ سال حبس قطعی محکوم شد.همچنين گفتنی است در پی حمله ماموران امنيتی جمهوری اسلامی

    ايران برای بازداشت ارش صادقی مادر وی دچار حمله قلبی می شود و فوت می کند.

    احمد شاهرضايی در دادگاه بدوی به سه سال حبس محکوم شد که اين حکم در دادگاه تجديد نظر به يکسال و نيم کاهش

    پيدا کرد.

    گفتنی است خسرو دليرثانی، زندانی سياسی محبوس در زندان اوين، از جمله زندانيانی است که همراه هدی صابر در

    اعتصاب غذا بوده و پس از پايان اعتصاب غذايش از سرنوشت ايشان نيز هيچ خبری در دسترس نيست و نگرانی ها از

    سلامتی وی افزايش يافته است.

    چهارشنبه 25 خرداد 1390 گويا

    یازدهمين روز از دور ششم و نهايی اعتصاب غذای اعتراضی

    کميته دانشجويی دفاع از زندانيان سياسی: زندانيان سياسی زندان رجايی شهر کرج (گوهردشت) يازدهمن روز از دور ششم و

    نهايی اعتصاب غذای اعتراضی خود را ديروز چهارشنبه سپری کردند.

    يازدهمين روز از ششمين و آخرين مرحله از اعتصاب غذای اعتراضی زندانيان سياسی بند ويژه امنيتی زندان رجايی شهر کرج

    ديروز چهارشنبه يازدهم خردادماه در حالی سپری گرديد که آخرين گزارش های دريافتی حاکی از وخامت وضعيت جسمانی

    دانشجوی دربند مجيد توکلی می باشد.

    زندانيان سالن ١٢ بند ۴ زندان رجايی شهر کرج پيش از آغاز دور نهايی اعتصاب غذای اعتراضی خود که به صورت نامحدود و

    تا زمان رسيدن به خواسته های به حق ايشان دنبال خواهد شد، طی يک ماه و نيم گذشته بيست و يک روز را بصورت اعتصاب

    غذای محدود و هفتگی سپری کرده بودند.

    زندانيان سياسی اين زندان پيش از اين و از اواخر فروردين ماه سال جاری در اعتراض به شرايط بد زندان از جمله محدوديت

    های اعمال شده بر عليه ايشان و خانواده هايشان مانند قطع تمامی ملاقات های حضوری و تماس های تلفنی و همچنين نقض

    سيستماتيک حقوق بشر از سوی حکومت جمهوری اسلامی اعتصاب غذای اعتراضی خود را به صورت هفتگی و محدود آغاز

    کردند.

    به گفته مسئولان اين زندان دستور قطع تماس های تلفنی و ملاقات های حضوری زندانيان بند ويژه امنيتی اين زندان مستقيماً توسط

    عباس جعفری دولت آبادی دادستان تهران و کرج صادر گرديده است.

    علاوه بر مجيد توکلی، گزارش های دريافتی حاکی از وضعيت نامناسب جسمانی سيد مهدی محموديان، عيسی سحرخيز، کيوان

    صميمی و همچنين انتقال رسول بداغی به بهداری اين زندان در اثر وخامت وضعيت جسمانی وی می باشد.

    رئيس زندان گوهر دشت از رسول بداقی برای شکستن « محمد مردانی » بنا بر آخرين گزارش های دريافتی در پی درخواست

    دستور به قطع سهميه آب و چای وی می دهد که در اثر اين اقدام، « مردانی » ، اعتصاب غذا و رد اين درخواست از سوی بداغی

    بداغی بيهوش و به بهداری اين زندان منتقل شده و پس از وصل سرم به انفرادی بازگردانده ميشود.

    پیام مهم کيوان صميمی از اسارتگاه: تا احقاق حقوق زندانيان، اعتصاب ادامه خواهد داشت

     جمعی از زندانيان زندان رجايی شهر از روز يکشنبه در اعتراض به وضعيت نامناسب زندان ها و بد رفتاری

    ماموران زندان اعتصاب خود را تا رسيدن به اهداف خود آغاز کردند. کيوان صميمی روزنامه نگار برجسته که اکنون

    نزديک به دو سال است که در زندان بسر می برد يکی از اين اعتصاب کنندگان زندانی است. وی که از سوی دادگاه

    انقلاب به شش سال حبس تعزيری و محکوميت مادام العمر از فعاليت سياسی و رسانه ای محکوم شده است، چندی پيش

    به علت امضای بيانيه ای از درون زندان مبنی براينکه جمعی از زندانيان سياسی خواهان تشکيل کميته حقيقت ياب از

    سوی سازمان ملل برای بررسی حوادث پس از انتخابات شده بودند، مجددا مورد محاکمه قرار گرفت. مژگان مدرس

    علوم:

    لازم به يادآوری است که زندانيان اعتصاب کننده مسايلی چون فشار روزافزون بر خانواده های زندانيان سياسی و قطع

    تلفن ها را از دلايل اعتصاب خود عنوان کرده و هدف آن را همبستگی مردم با اين اعتصاب ها دانسته اند. اين زندانيان

    در بيانيه ای تصريح کرده اند: "در صورتی که حاکميت حاضر نشود دست از خودکامگی برداشته و تمامی مفاد حق

    قانونی ملت را بر مبنای اعلاميه جهانی حقوق بشر اجرا کند اين حرکت اعتراضی "ادامه" خواهد داشت."

    يکی از بستگان کيوان صميمی در اين خصوص می گويد: "آقای صميمی هميشه بر روی دو مسئله تاکيد داشتند، يکی

    مسئله "حق" بوده است البته نه فقط حق خودشان بلکه حق سايرين، بعبارتی نگاه "ديگر خواه" در ايشان خيلی شديد

    است. لذا هر زمانی که حقوق يک زندانی تضييع می شود ايشان از اولين نفراتی هستند که اعتراض می کنند و به

    کمک آن زندانی می روند. مسئله ديگر "همکاری جمعی و فکر جمعی" است که ايشان هميشه در سرلوحه کارهای

    خود قرار می دادند و به اصل حرکت جمعی ايمان و باور داشتند. با توجه به روحيه "مقاومت" و "پايداری" آقای

    صميمی، قطعا به اين اعتصاب ادامه خواهند داد و تجربه قبلی هم نشان داد که ايشان تا به خواسته اشان که احقاق حقوق

    زندانيان بود نرسيدند به اعتصاب خود ادامه دادند و آخرين شخصی بودند که اعتصاب خود را شکستند."

    گفتنی است چندی پيش 26 زندانی سياسی حوادث پس از انتخابات با نوشتن شکايت نامه ای خطاب به رياست هيات

    نظارت مرکزی بر حسن اجرای قانون احترام به آزادی های مشروط و حفظ حقوق شهروندی، از برخوردهای

    غيرقانونی وزارت اطلاعات و سپاه پاسداران با آنها در مراحل مختلف بازداشت، بازجويی، محاکمه و حبس شکايت

    کرده و هم زمان با سالگرد تصويب قانون احترام به آزاديهای مشروع حقوق شهروندی، خواستار رسيدگی به اين شکايت

    شده بودند که نام کيوان صميمی در ميان اين شاکيان بود.

    پنجمين و آخرين دور از اعتصاب غذای محدود زندانيان سياسی بند ويژه امنيتی زندان

    رجايی شهر کرج با شرکت پانزده تن از زندانيان اين بند از امروز تا سی ام ماه جاری و به مدت پنج روز آغاز شد.

    به گزارش کميته دانشجويی دفاع از زندانيان سياسی، اين آخرين دور از اعتصاب غذای محدود زندانيان سياسی زندان رجايی شهر

    می باشد و در صورت عدم توجه مسئولان به خواسته های اين زندانيان، از روز يکشنبه اول خردادماه اين برنامه اعتراضی

    بصورت نامحدود تا رسيدن به خواسته های اين زندانيان پيگيری خواهد شد.

    برنامه اعتراضی اين هفته روزهای يکشنبه تا پنج شنبه هفته جاری و در غياب سيد مهدی محموديان که به علت انتشار نامه

    افشاگرانه خود در مورد وضعيت زندان های جمهوری اسلامی در انفرادی بسر می برد، و همچنين منصور اسانلو که به علت

    مشکلات حاد قلبی در بيمارستان و تحت درمان می باشد توسط پانزده تن از زندانيان سياسی اين بند ادامه خواهد يافت.

    در بيانيه زندانيان سياسی بند ويژه امنيتی زندان رجايی شهر که در اواخر فروردين ماه سال جاری و هنگام آغاز دور نخست اين

    اعزام نماينده ويژه سازمان ملل » دبيرکل سازمان ملل متحد برای « بان کی مون » اعتصاب منتشر گرديده بود ضمن درخواست از

    متحد برای بازديد از شرايط ايران و تهيه گزارش کامل از وضعيت آزادی و حقوق بشر در ايران و به ويژه وضعيت زندانها و

    ما زندانيان سياسی- عقيدتی اعم از فعالان سياسی، حقوق بشری، مطبوعاتی، دانشجويی و صنفی در » : آمده است « زندانيان سياسی

    اعتراض به شرايط تحميلی، که ناقض اعلاميه جهانی حقوق بشر و اصول مربوط به حقوق اساسی شهروندان حتی در قانون

    اساسی ايران است، ضمن اعتراض به روند بازداشت و محاکمه خويش اعلام میداريم تا زمانی که در شرايط حاکم بر جامعه و

    محدوديتهای اعمال شده عليه خود و خانوادههايمان بهبود اساسی صورت نگيرد و دست کم شرايطی که مسئولان جمهوری

    اسلامی برای مردم منطقه میخواهند در کشورمان نيز حاکم نگردد، به اعتراض مسالمت آميز خود با "نه به ديکتاتور" ادامه

    .« خواهيم داد

    اسامی کامل پانزده زندانی سياسی اعتصاب کننده به شرح زير میباشد:

    حشمتالله طبرزدی، عيسی سحرخيز، خالد حردانی، مجيد توکلی، رسول بداغی، کيوان رفيعی، بهروز جاويد تهرانی، حسن طفاح،

    رضا شريفی بوکانی، علی عجمی، جعفر اقدامی، زانيار مرادی، لقمان مرادی، کريم معروف عزيز و ابراهيم پيروزی.

    درخواست پشتيباني جهاني از کارگران و زندانيان سياسي

    ما کارگران ، اعضاء اتحاديه کارگران و فعالان حقوق بشرو عضوی از جامعه انسانی بيش از پيش نگرانی خود

    را نسبت به نقض فزاينده حقوق کارگران ايرانی اعلام ميداريم در حاليکه که بسياری از کارگران جان خود را

    از دست داده اند و عده ای در حال حاضر در زندان بسر می برند و عده ای نيز با وجود بيماری از دسترسی به

    امکانات بهداشتی درمانی محروم هستند، گروهی که در پی درخواست شرايط کاری مناسب در صدد سازماندهی

    مستقل اتحاديه کارگران بودند نيز از اين کار باز داشته شده اند.

    اين مسأله با توجه به نقش ايران در ايجاد سازمان بين المللی کار و عضويت فعال ايران دراين سازمان بسيار

    دلسرد کننده است. بنا بر بيانيه سارمان بين المللی کار، کارگران در هر کشور از حقوق زير برخوردار هستند:

    حق سازماندهی انجمن و تشکل

    حق مذاکرات دسته جمعی

    لغو کار اجباری

    لغو کار کودک

    عدم تبعيض دراشتتغال

    حق برخورداری از شرايط مناسب کاری

    مرگ، شکنجه، ارعاب ، آزار و اذيت و نقض حقوق کار گران به وضوح نشان دهنده ناديده گرفتن اصول

    اساسی سازمان بين المللی کار در ايران وهمچنين چشم پوشی از خواسته های کارگرانيست که تنها جرمشان

    مطالبه شرايط کاری مناسب و زندگی با عزت برای خانواده هايشان است.

    ايران يکی از قديمیترين اعضای سازمان بين المللی کار میباشد که در سال ١٩١٩ ميلادی، در بدو شکل

    گيری اين سازمان، به آن ملحق شد. اولين اتحاديهٔ بازرگانی مستقل در ايران بيش از يک قرن قدمت دارد. اما

    امروز کارگران و معلمان ايرانی از بسياری حقوق تعريف شده توسط سازمان بين المللی کار محروم هستند.

    آنان هم تحت قانون کار ايران و هم در عمل از دسترسی به حقوق اوليهٔ خود باز مانده اند. آنان نمیتوانند

    اتحاديهٔ بازرگانی مستقلی تشکيل دهند تا حقوق اوليهٔ خود از قبيل دستمزدهای معوقه که در برخی موارد تا ٣۶

    ماه پرداخت نشده اند را مطالبه کنند. حکومت به طور دائم کارگرانی را که به دنبال حقوق خود هستند بازداشت

    و محاکمه میکند. نيروهای امنيتی غالباً به تجمعات صلح آميز کارگران حمله میکنند، خانوادهٔ آنان را مورد

    اذيت و آزار قرار ميدهند و همانطور که در تجمع کارگران معدن مس شهر بابک در نزديکی کرمان در سال

    ٢٠٠۴ اتفاق افتاد، حتی آنان را به قتل میرسانند.

    رهبران اتحاديه ها، منصور اسانلو-سينديکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه- ، محمود

    صالحی- کارگر نانوايی از شهرستان سقز در زندان به سر ميبرند. مجيد حميدی، فعال سر شناس حقوق

    کارگران که هدف ترور قرار گرفته هم اکنون در بيمارستان بستری میباشد. يازده کارگر در فوريه ٢٠٠٨ به

    جرم شرکت در تجمع مسالمت آميز روز جهانی کارگر زندانی و جريمه شدند. گرچه ماده ٢۶ و ٢٧ قانون

    اساسی ايران آزادی تشکل را به رسميت ميشناسد، قانون کار ايران به صراحت در تضاد با اين قوانين حقوقی

    میباشد ايجاد تشکلهای صنفی و فعاليتهای گروهی است در ماه مارچ سال ٢٠٠٧ هزاران يکی ديگر از مظاهر

    جنبش کارگری تلاش معلمان دبستان و راهنمايی برای معلم دست به تظاهرات در مقابل مجلس زده و خواستار

    رسيدگی به شکايات خود شدند که ازآن جمله تبعيض گسترده در مقايسه با ديگر کارکنان دولتی و دستمزد کم

    می باشد که آنها را مجبور به زندگی در زير خط فقر نموده است. در پاسخ به اين تلاش برای جلب توجه

    نمايندگان مجلس، نيروهای امنيتی دست به خشونت زده و به آنها حمله کردند. از آن تاريخ به بعد رهبران

    سازماندهنده اين تشکلها در دادگاههايی ناعادلانه محاکمه شده ودرمواردی تا ۵ سال محکوم به زندان شدند.

    دولت به شدت معلمان شرکت کننده در تظاهرات را با شليک به آنان، بازنشستگی زودهنگام ، کم کردن دستمزد

    يا به تعليق در آوردن کارشان مجازات کرد. تنها نشريه مستقل معلمان با عنوان قلم معلم مورد هجوم و چپاول

    ماموران امنيتی قرار گرفت و خبرنگاران و سردبيران نشريه به ميز محاکمه کشيده شدند. و می کوشد تا از

    تشکيل جلسات اين انجمنها جلوگيری کند. وزارت کشور اعلام کرده است که همه انجمنهای صنفی معلمان غير

    قانونی است.

    است

    تظاهرات عمومی کارگران بطور معمول با سرکوب شديد نيروهای امنيتی مواجه ميشود. يک مثال قابل توجه از

    اين نمونه وضعيت کارگران شرکت رشت الکتريک، يکی از بزرگترين توليد کنندگان لوازم الکتريک و قطعات

    الکتريکی در خاورميانه، است. در سه سال گذشته کارگران رشت الکتريک در راستای احيای حقوق ابتدايی

    خود همواره کشيده اند تا اعتراض خود را در قالب تظاهرات و تجمعات مسالمت آميز نشان دهند هر چند که اين

    تلاش ها نتيجه ای در پی نداشته اند . از ديگرنمونه های اين قبيل اعتراضات گسترده ميتوان به اعتراضات

    مجتمع هفت تپه در اهواز و اعتراضات کارگران نساجی در کردستان اشاره کرد. در تمامی نمونهای مذکور،

    سرکوب شديد و خشونت آميزنيروهای امنيتی به اجتماعات کارگران پايان داده است.

    نمونهای ارعاب، اذيت و آزار، و سرکوب شديد اعتراضات صلح آميز کارگری وبی توجهی به حقوق ابتدايی

    کارگران ، ما را بر آن داشت که طی نامه ای به دولت ايران خاطر نشان کنيم که حقوق کارگری جزئی از حقوق

    انسانی بوده و بايد محترم شمرده شود.

    ما، مدافعان حقوق بشر،سازمان عفوبين الملل ايالات متحده آمريکا،سازمان عفوبين الملل ويسکانسون ، امضا

    کنندگان اتحاديه کار در ويسکانسون امريکا واتحاد برای ايران مصرانه از جمهوری اسلامی ايران، شورای کار

    اسلامی، و وزارت کار جمهوری اسلامی خواستاريم تا قانون بين الملل کار و اعلاميه جهانی حقوق بشر(منشور

    سازمان ملل ) را اجرا کرده و به آنان احترام بگذارند.

    ما همچنين آزادی موقت کارگران بازداشت شده که نيازمند مراقبت پزشکی هستند را خواستاريم.

    بيانيه: امضا کنندگان

    دکتر شيرين عبادی – برنده جايزه صلح

    خانم دولورس هورتا مؤسس کارگران مزرعه آمريکا به همراه سزار چاوز و معاون سابق آن سازمان

    دکتر هادی قائمی، مدير اجرايی، کمپين بين المللی حقوق بشر در ايران

    دکتر اعظم نيرومند راد رئيس عفوبين الملل ويسکانسون

    خانم انجی هوگس،سازمان عفو بين الملل آمريکا

    دکتر اليز اور باخ، متخصص ايران و اردن در سازمان عفو بين الملل آمريکا

    آقای جيم کاوانا، رييس فدراسيون کار جنوب مرکزی ويسکانسون

    دکتر برايان کندی، رئيس، فدراسيون معلمان آمريکا – ويسکانسين

    خانم فيروزه محمودی، مدير اجرايی سازمان اتحاد برای ايران

    گيرندگان:

    عليرضا آوايی رييس کل دادگستری استان تهران

    صادق اردشير لاريجانی

    دفتر حفاظت منافع ايران در واشنگتن دی سی

    کميسر عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد

    آغاز دور سوم اعتصاب غذای زندانيان سياسی

    به گزارش کميته دانشجويی دفاع از زندانيان سياسی، زندانيان سياسی زندان رجايی

    شهر کرج که پيش از اين و طی نامهای به دبيرکل سازمان ملل متحد اعلام کرده

    بودند تا تحقق کامل خواستههایشان و در اعتراض به روند بازداشت و محاکمه خود

    به اعتراضشان ادامه خواهند داد، در سومين هفته از اعتراض مسالمت آميز خود و به

    مناسبت روز جهانی کارگر و همچنين روزهای معلم و مطبوعات و در همبستگی با

    کارگران معلمان و روزنامه نگاران و در اعتراض به شرايط حاکم در زندان و

    پرونده هایشان از يکشنبه اعتصاب غذای مجدد خود را به مدت سه روز آغاز کردند.

    گفتنی است زندانيان سياسی بند ويژه امنيتی زندان رجايی شهر، هنگام آغاز دور نخست اين اعتصاب، ضمن درخواست

    از بان کی مون دبيرکل سازمان ملل متحد برای "اعزام نماينده ويژه سازمان ملل متحد برای بازديد از شرايط ايران و

    تهيه گزارش کامل از وضعيت آزادی و حقوق بشر در ايران و به ويژه وضعيت زندانها و زندانيان سياسی"، خطاب

    به جامعه جهانی خاطرنشان کرده بودند:

    "ما زندانيان سياسی- عقيدتی اعم از فعالان سياسی، حقوق بشری، مطبوعاتی، دانشجويی و صنفی در اعتراض به

    شرايط تحميلی، که ناقض اعلاميه جهانی حقوق بشر و اصول مربوط به حقوق اساسی شهروندان حتی در قانون اساسی

    ايران است، ضمن اعتراض به روند بازداشت و محاکمه خويش اعلام میداريم تا زمانی که در شرايط حاکم بر جامعه

    و محدوديتهای اعمال شده عليه خود و خانوادههايمان بهبود اساسی صورت نگيرد و دست کم شرايطی که مسئولان

    نه » جمهوری اسلامی برای مردم منطقه میخواهند در کشورمان نيز حاکم نگردد، به اعتراض مسالمت آميز خود با

    ادامه خواهيم داد." « به ديکتاتور

    لازم به يادآوری است اين اعتصاب توسط يازده تن از زندانيان بند ويژه امنيتی زندان رجايی شهر آغاز و با پيوستن پنج

    تن ديگر از زندانيان سياسی اين زندان در هفته گذشته ادامه يافت و بنا بر اعلام اعتصاب کنندگان در صورت بی

    توجهی مسئولان به خواستههای ايشان از روز يکشنبه اول خردادماه سال جاری به صورت "اعتصاب غذای نامحدود"

    دنبال خواهد شد. از جمله زندانيان اعتصاب کننده بند ويژه امنيتی زندان رجايی شهر کرج می توان به منصور اسانلو،

    رسول بداقی، عيسی سحر خيز، حشمت طبرزدی، مهدی محموديان، کيوان صميمی، رضا رفيعی، جعفر اقدمی، علی

    عجمی، مجيد توکلی، بهروز جاويد تهرانی، رضا شريفی بوکانی و خالد حردانی اشاره کرد.

    دانشجويان به اعتصاب زندانيان سياسي مي پيوندند

    بعد از انتشار بيانيه جمعی از اعضای انجمن اسلامی دانشگاه تهران و علوم پزشکی، جمعی از

    دانشجويان سبز دانشگاه پلی تکنيک با صدور بيانيه ای اعلام نمودند که همزمان با حرکت اعتراضی دانشجويان دانشگاه تهران، آنها

    نيز دست به اعتراضی مشابه در روز ٢۵ ارديبهشت ماه خواهند زد. پيش از اين اعتراض صنفی دانشجويان اميرکبير با استقبال

    قابل توجهی از دانشجويان مواجه گرديده بود. متن اين بيانيه به شرح ذيل می باشد.

    به نام پروردگار آزادی

    متاسفانه در ماههای اخير جو عمومی دانشگاه پلی تکنيک هماندد بسياری از دانشگاههای سراسر کشور بيش از هر زمان ديگری

    امنيتی تر شده است به طوری که مسئولين دانشگاه تحمل تجمعی کوچک در اعتراض به مسائل صنفی را نياورده و پيش از آن با

    تهديدهای مختلف سعی در ايجاد ارعاب در دانشجويان نموده وتلاش داشتند تا تجمعی در دانشگاه شکل نگيرد لکن دانشجويان شجاع

    دانشگاه وقعی به اين تهديدها ننهاده و در اين تجمع شرکت نمودند.

    ما جمعی از دانشجويان سبز دانشگاه اميرکبير تهران ضمن تشکر از حضور دانشجويان اين دانشگاه در تجمع صنفی اخير از

    تمامی دانشجويان عزيز و اساتيد بزرگوار اين دانشگاه می خواهيم همراه با دانشجويان دانشگاه تهران

    در روز ٢۵ ارديبهشت ماه سال جاری در اعتراض به امنيتی شدن بيش از پيش دانشگاه اميرکبير کليه کلاس های درسی خود را

    تعطيل و در سر کلاس های درس حضور نيابند .همچنين از تمامی فعالين دانشجويی دانشگاه پلی تکنيک و گروههای مختلف سبز

    دانشجويی اين دانشگاه می خواهيم زمينه آگاه سازی و تبليغات اين روز را از همين لحظه آغاز نموده و با توسل به شبکه های

    اجتماعی انسانی و مجازی ، طرح های اعتراضی و ابتکاری خود را برای اين روز اعلام دارند.

    همچنين از ديگر دانشجويان سبز ديگر دانشگاههای سراسر کشور می خواهيم تا در اعتراض به وضعيت امنيتی ايجاد شده در کل

    دانشگاهها به اين اعتراض پيوسته و ضمن سراسری نمودن اين اعتراض ، اعتراض خود را به گوش مسئولين وقت برسانند. به

    اميد آنکه ٢۵ ارديبهشت ماه به يک اعتراض دسته جمعی دانشجويی در سراسر دانشگاهها تبديل گردد.

    سيزدهم ارديبهشت ماه

    جمعی از دانشجويان سبز دانشگاه پلی تکنيک

    برگرفته از اخبار روز

    به کارگران زندانی در ايران

    پيام همبستگی اساتيد دانشگاهی با کارگران زندانی در ايران

    دوستان عزيز

    روز جهانی کارگر امسال نيز در حالی فرا می رسد که شما در زندان به سر می بريد. ما می دانيم که از ميان شما کمانگرها

    جانشان را در راه دفاع از حرمت انسانی توده محروم فروشنده نيروی کار از دست داده اند و برخی از شما اسالوها، مددی ها،

    ابراهيم زاده ها، شهابی ها و ديگران با سخت ترين شرايط و به جرم دفاع ار حقوق پايه ای خود و همکارانتان اکنون ساليانی را

    در زندان سپری کرده ايد و هنوز نيز ساليان دراز ديگری را در پشت بندها برايتان تدارک ديده اند. نظام سياسی و حقوقی حاکم بر

    ايران برای بسياری ديگر نيز که به جرم تشکيل سنديکا به زندان افتاده و پس از طی مدتی از زندان آزاد شده اند، با مجازات

    اخراج از کار و قطع منبع درآمدشان شرايط طاقت فرسايی را فراهم کرده است. دولت و دستگاه قضائی و اطلاعاتی در ايران

    نشان می دهند که از هر گونه تلاش کارگر برای ايجاد تشکل مستقل خود و دفاع از زندگی خويش، به سختی انتقام خواهند گرفت

    و در اين راه نه تنها عهدنامه های بين المللی را نقض می کنند، بلکه همچنين قوانين مصوبه خود را به راحتی زير پا می گذارند.

    اين در حالی است که همان دولت و همان ارگانها و نهادهای حکومتی بيشترين امکانات را در اختيار کارفرمايان می گذارند تا با

    ايجاد تشکلهای صنفی خود لابی گری برای تأمين منافع خود را بهتر و موثرتر سازمان دهند. عدالت برای جمهوری اسلامی ايران

    فقط تا جائی معنی دارد که در سودآوری سرشار سرمايه خللی وارد نکند و به ارتقاء موقعيت اجتماعی کارگر نينجامد. عدالت

    برای جمهوری اسلامی در تعيين آن حداقلی از دستمزد است که برابر يک سوم خط فقر تعريف شده خود دولت است.

    دوستان

    ديری نخواهد پائيد تا نسيم فرحبخش انقلاب نان و آزادی که از تونس آغاز شد و مصر را فرا گرفت و اکنون کل جهان عرب و

    شمال آفريقا را دستخوش تلاطم کرده است، به ايران نيز برسد .نظامی که بر بيعدالتی اجتماعی، بر انباشت بيکران ثروت در دست

    عده ای قليل و تمرکز بيکران فقر در ميان توده ای وسيع بنا شده است، پايدار نخواهد ماند. مبارزه عليه اين بيعدالتی اجتماعی،

    مبارزه برای جهانی بهتر و انسانی، مبارزه برای آزادی واقعی بشر و نه آزادی سرمايه، اکنون به مرحله ای فرا روئيده است که

    ديگر فريب الترناتيوها و شبه انقلابات دروغين را نخواهد خورد. نويد تحقق اين جهان انسانی از هر زمان در سی سال گذشته

    نزديکتر شده است. به مبارزات رو به افزايش کارگران ويسکانسن و کارگران و توده محروم در انگلستان و فرانسه و ساير

    کشورها نگاه کنيد، اين صف رو به اعتلا را به روشنی خواهيد ديد. مطمئن باشيد که کارگران و توده محرومان جامعه ايران نيز

    دست بکار خواهند شد. زمان آزادی شما نزديک است. اميدوار باشيد و بدانيد که ما در روز جهانی کارگران به ياد شما نيز هستيم

    و شاخه ای گل سرخ را برای همبستگی با شما در دست خواهيم گرفت.

    ١- يرواند آبراهاميان، دانشگاه شهر نيويورک، آمريکا.

    ٢- کاظم علمداری، دانشگاه ايالتی کاليفرنيا، آمريکا.

    ٣- کوين اندرسن، دانشگاه کاليفرنيا - سانتا باربارا، آمريکا.

    ۴- آصف بيات، دانشگاه ايلينوی در اوربانا شامپاين، آمريکا.

    ۵- سهراب بهداد، دانشگاه دنيسون، آمريکا.

    ۶- ريچارد. جی. برنشتاين، مدرسه نوين تحقيقات اجتماعی، آمريکا.

    ٧- تيموتی برنن، دانشگاه مينسوتا، آمريکا.

    ٨- الکس کالينيکوس، کينگز کالج لندن، انگلستان.

    ٩- نوام چامسکی، ام.آی.تی ، آمريکا.

    ١٠ - سيمون کريچلی، مدرسه نوين تحقيقات اجتماعی، آمريکا.

    ١١ -حميد دباشی، دانشگاه کلمبيا، آمريکا.

    ١٢ - نانسی فريزر، مدرسه نوين تحقيقات اجتماعی، آمريکا.

    ١٣ - پيتر هالوارد، دانشگاه کينگستون، انگلستان.

    ١۴ -امير حسنپور، دانشگاه تورنتو، کانادا.

    ١۵ -جان هالووی، بی.يو.ای.پی، مکزيک.

    ١۶ - بهروز معظمی، دانشگاه لايولا در نيوارليان، آمريکا.

    ١٧ -پل ماتيک، دانشگاه ادلفی، آمريکا.

    ١٨ -هايده مغيثی، دانشگاه يورک، کانادا.

    ١٩ -فرهاد نومانی، دانشگاه آمريکايی پاريس، فرانسه.

    ٢٠ -ميثاق پارسا، کالج دارتموث، آمريکا.

    ٢١ -سعيد رهنما، دانشگاه يورک، کانادا.

    ٢٢ -مهرداد وهابی، دانشگاه پاريس هشت، فرانسه.

    ٢٣ -هلنا وورتن، دانشگاه ايلينوی در اوربانا شامپاين، آمريکا.

    ٢۴ - اسلاوی ژيژک، مدرسه آموزش عالی اروپا، سوئيس

    برخورد توهين آميز مسئولان زندان رجايی شهر

    کميته دانشجويی دفاع از زندانيان سياسی: روز دوشنبه مسئولان زندان رجايی شهر کرج (گوهردشت)، با برخوردهای تند و

    زننده نسبت به دو تن از زندانيان سياسی بند ويژه امنيتی اين زندان، به توهين و تحقير ايشان پرداختند.

    به گزارش کميته دانشجويی دفاع از زندانيان سياسی، روز دوشنبه پنجم ارديبهشت ماه، مأموران زندان رجايی شهر کرج

    عيسی سحرخيز و کيوان صميمی، دو تن از زندانيان سياسی بند ويژه امنيتی اين زندان را در حالی که قصد ورود به بهداری

    زندان را داشتند، به منظور بازرسی بدنی متوقف کرده که اين حرکت مأموران مورد اعتراض اين دو زندانی قرار گرفته و با

    تاکيد بر تحقير آميز بودنِ اين اقدامِ مأموران زندان، از اين کار خودداری میکنند.

    رئيس سابق اين زندان به مديريت کل « علی حاجی کاظم » که چندی پيش و در پی ارتقاء « محمد مردانی » ، در پی اين مسأله

    زندانهای استان البرز، به رياست زندان رجايی شهر کرج منصوب شده است، به همراهی مأموران حفاظت اين زندان با

    به حمايت از « دلمان میخواهد بازرسی کنيم » و « گردنمان کلفت است » حضور در بهداری با بکارگيری الفاظی همچون

    مأموران زندان پرداخته و اين اقدام را از جمله قوانين جديد زندان عنوان کرد.

    گردنمان کلفت است و دلمان میخواهد بازرسی کنيم پس میکنيم و » مردانی در جواب اعتراض اين دو زندانی سياسی گفت که

    تنها میتوانيد به زور اين کار » که با پاسخ قاطع آقای سحرخيز مبنی بر اينکه « شما نمیتوانيد در برابر کار ما ايستادگی کنيد

    مواجه گرديد. « را انجام دهيد

    اين دو زندانی سياسی از جمله زندانيانی هستند که در اعتصاب غذا به سر میبرند، که اين مسأله باعث خشم مسئولان اين

    زندان و برخوردهای زشت و زننده با ايشان گرديده است.

    لازم به يادآوری است که يازده زندانی سياسی بند ويژه امنيتی زندان رجايی شهر کرج، در اعتراض به خودکامگی حاکميت و

    شرايط بسيار بد زندانيان از روز يکشنبه ٢٨ فروردين دست به اعتصاب غذا زدهاند که با پيوستن پنج تن ديگر از زندانيان

    سياسی اين بند از روز يکشنبه هفته جاری اين اعتصاب به صورت هفتگی و محدود تا ابتدای خردادماه و آغاز اعتصاب غذای

    نامحدود ادامه خواهد يافت.

    حاکم شدن جو امنيتی برفضای ملاقات زندانيان سياسی بند ٣۵٠

    خانوادههای زندانيان سياسی بند ٣۵٠ از افزايش فشارهای

    امنيتی هنگام ملاقات زندانيان با خانوادههايشان خبر میدهند.

    به گزارش کلمه، دوشنبه اين هفته در زمان ملاقات زندانيان اين بند با

    خانوادههايشان، ماموران امنيتی با حضور در سالن ملاقات کابينی بر

    گفتگوهای خانوادهها با زندانيان نظارت میکردند. از آنجا که ساعت ملاقات

    هفتگی خانوادهها با زندانيشان ٢٠ دقيقه در هفته است خيلی از خانوادهها برای

    بهتر استفاده کردن از اين زمان برخی موضوعهای گفتگوی خود با زندانی را

    يادداشت میکنند تا آنها را فراموش نکنند.

    اما اين هفته ماموران امنيتی به اين موضوع حساسيت نشان دادند و با رفتاری خشن، تعدادی از اين دست

    نوشتهها را از خانوادهها گرفته و بررسی کردند و در مواردی نيز با کلماتی توهين آميز با برخی از خانوادهها

    و زندانیهايشان برخورد کردهاند.

    گفته میشود آنها به دليل انتشار بيانيه زندانيان سياسی اين بند در روزهای اخير به اين کار اقدام کردهاند.

    همچنين ماههاست تلفنهای بند ٣۵٠ زندان اوين را از بيم انتقال اخبار زندانيان سياسی به خارج از زندان قطع

    کردهاند

    اين فشارها هر روز بر زندانيان سياسی و خانوادههايشان بيشتر میشود تا آنجا که جلسه هفتگی قران خوانی

    خانواده زندانيان نيز طبق خواسته ماموران امنيتی لغو شده است. اين فشارها در روزهای اخير نيز با گماردن

    نيروهای امنيتی در سالن ملاقات زندان اوين ابعاد تازهای يافته است

    پنج زندانی سياسی به اعتصاب غذای جمعی پيوستند

    پنج زندانی سياسی و امنيتی محبوس در سالن 12 بند 4

    زندان رجايی شهر از هفته دوم به جمع 11 اعتصابی رجايی شهر کرج می

    پيوندند.

    بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، بهروز جاويد تهرانی، علی عجمی، جعفر

    اقدامی، رضا شريفی بوکانی و خالد حردانی از جمله افرادی هستند که در هفته

    دوم اعتصاب جمعی زندانيان شرکت کردند.

    پيشتر يازده تن از زندانيان سياسی رجايی شهر به نامهای منصور اسانلو،

    رسول بداقی، مجيد توکلی، عيسی سحر خيز، کيوان صميمی، حشمت الله طبرزدی، مهدی محموديان در

    برنامه ای مدون و در اعتراض به شرايط تحميلی، که ناقض اعلاميه جهانی حقوق بشر و اصول مربوط به

    حقوق اساسی شهروندان حتی در قانون اساسی ايران است، ضمن اعتراض به روند بازداشت و محاکمه خويش

    اعلام داشتند تا زمانی که در شرايط حاکم بر جامعه و محدوديتهای اعمال شده عليه خود و خانوادههايشان

    بهبود اساسی صورت نگيرد و دست کم شرايطی که مسئولان جمهوری اسلامی برای مردم منطقه میخواهند

    در ايران نيز حاکم نگردد به اعتراضات خود ادامه خواهند داد.

    بيانيهٔ زندانيان سياسی رجايی شهر در خصوص ادامهٔ اعتصاب غذا

    جمعی از زندانيان سياسی محبوس در بند امنيتی زندان

    رجايی شهر کرج، با انتشار بيانيهای ضمن اينکه اعتصاب غذای خود در

    يکشنبهٔ گذشته ( ٢١ فروردين ماه) را تنها يک روز و نمادين خواندند، با

    اعلام برنامه، از ادامهٔ آن در هفتههای آتی خبر دادند.

    اين زندانيان علاوه بر اين از رئيس سازمان ملل متحد، بان کی مون،

    خواستهاند که نماينده ويژه خود را برای بازديد از شرايط ايران و تهيه

    گزارش کامل از وضعيت آزادی و حقوق بشر در ايران بويژه وضعيت

    زندانها و زندانيان سياسی اعزام نمايد.

    متن کامل اين بيانيه به شرح زير است:

    در شرايطی که از سوی ملتهای تحت ستم ديکتاتورها و خودکامگان و نيز مبارزان راه آزادی و دموکراسی،

    برگهای جديدی از تاريخ مبارزات منطقه با سرنگونی مبارکها و بن علیها نوشته میشود؛ حاکمان ايران در

    حالی از تريبونهای داخلی و خارجی و در جوار مقامهای بين المللی از حقوق انسانها دم میزنند که ملت

    ايران تحت شديدترين فشارهای سياسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی قرار دارد و از حقوق اساسی خويش

    محروم مانده است و حاکميت از طريق ايجاد فضای رعب و وحشت و اعمال يک حکومت امنيتی- پليسی،

    جلوی فعاليت احزاب و گروههای منتقد سياسی را گرفته و آنها را منحل نموده، مطبوعات و روزنامههای

    آزادی خواه و مستقل را توقيف کرده و فعالان سياسی و کنشگران اجتماعی را بازداشت و زندانی کرده يا به

    سکوت واداشته و يا مجبور به ترک از وطن نموده است در نهايت رهبران جنبش سبز و همراهانشان را به

    صورت غير قانونی در شرايط حبس خانگی قرار داده است.

    مردم مبارز ايران، فعالان سياسی و مدنی به ويژه فعالان دانشجويی که در روزهای ٢۵ بهمن و اول اسفند و

    سه شنبههای پايانی سال ٨٩ نشان دادند همچنان پرشور و پرنشاط در ميدان مبارزه حضور دارند، بیترديد در

    جهت حمايت از دوستان و همراهان خود در اين ايام به روشهای مسالمت آميز با نافرمانی مدنی يا اعتصابات

    و اجتماعات و کمپينهای گوناگون با نه به ديکتاتور به حمايت از درخواستهای بر حقی که خواست واقعی

    ملت و در مسير تضعيف وضعيت موجود از تحقق آزادی و دموکراسی و حقوق بشر در ايران گام برداشتند.

    بر همين اساس ما زندانيان سياسی- عقيدتی اعم از فعالان سياسی، حقوق بشری، مطبوعاتی، دانشجويی و

    صنفی در اعتراض به شرايط تحميلی، که ناقض اعلاميه جهانی حقوق بشر و اصول مربوط به حقوق اساسی

    شهروندان حتی در قانون اساسی ايران است، ضمن اعتراض به روند بازداشت و محاکمه خويش اعلام

    میداريم تا زمانی که در شرايط حاکم بر جامعه و محدوديتهای اعمال شده عليه خود و خانوادههايمان بهبود

    اساسی صورت نگيرد و دست کم شرايطی که مسئولان جمهوری اسلامی برای مردم منطقه میخواهند در

    ادامه خواهيم داد. « نه به ديکتاتور » کشورمان نيز حاکم نگردد، به اعتراض مسالمت آميز خود با

    هم چنين از دبير کل سازمان ملل جناب آقایبان کی مون درخواست میکنيم، نماينده ويژه خود را برای بازديد

    از شرايط ايران و تهيه گزارش کامل از وضعيت آزادی و حقوق بشر در ايران بويژه وضعيت زندانها و

    زندانيان سياسی اعزام نمايد.

    از سويی خود نيز در آستانه مناسبتهای بين المللی و داخلی چون روز جهانی کارگر، روز معلم، روز جهانی

    مطبوعات و ٢٢ خرداد به اقدامهای اعتراضی مثل اعتصاب غذا تا تحقق کامل درخواستهای خويش به به

    ترتيب برنامه زير ادامه خواهيم داد.

    پس از تجربههای اعتصاب غذای يکشنبه ٢١ فروردين، ما جمعی از زندانيان سياسی و فعالان سياسی و مدنی

    در هفته نخست از روز يکشنبه ٢٨ فروردين اعتراض سياسی خود را با اعتصاب غذا به مدت يک روز آغاز

    مینمائيم، در هفته دوم روز يک شنبه ۴ اردی بهشت و دوشنبه ۵ اردی بهشت به مدت دو روز به اعتصاب

    غذا خواهيم کرد.

    در هفته سوم نيز همزمان با روزجهانی کارگر و روز معلم و روز جهانی مطبوعات در روزهای يک شنبه ١١

    ارديبهشت و دوشنبه ١٢ ارديبهشت و سه شنبه ١٣ ارديبهشت همبستگی خود را با کارگران، معلمان و

    روزنامه نگاران در اعتراض به فشارها و ستمهای فراوان برايشان با سه روز اعتصاب غذا اعلام میداريم.

    اعتراضات در هفتههای چهارم و پنجم نيز از يکشنبههای اين هفته به مدت ۴ و ۵ روز ادامه خواهد يافت و

    روزهای ١٨ الی ٢١ اردی بهشت و ٢۵ تا ٣٠ اردی بهشت روزهای اعتصاب غذای ما خواهد بود.

    در صورتی که حاکميت حاضر نشوند دست از خودکامگی برداشته و تمامی مفاد حق قانونی ملت را بر مبنای

    اعلاميه جهانی حقوق بشر اجرا کند اين حرکت اعتراضی از روز يک شنبه اول خرداد ماه به صورت

    اعتصاب غذای نامحدود تا رسيدن به خواستههايمان ادامه خواهيم داد.

    هرانا  26 فروردين

    سومين روز اعتصاب غذای زندانيان سياسی رجايی شهر

    اعتصاب غذای جمعی از

    زندانيان سياسی زندان رجايی

    شهر در اعتراض به وضعيت

    نامناسب خود در اين زندان وارد

    سومين روز خود شد.

    به گزارش خبرنگار کلمه،

    تعدادی از زندانيان سياسی اين

    زندان در اعتراض به شرايط

    نامناسب رفاهی و بهداشتی اين

    زندان و همچنين محروم بودن

    زندانيان سياسی از حقوق اوليه

    مانند ملاقات حضوری، مرخصی

    و تلفن از روز يکشنبه ٢١

    فروردين ماه اعتصاب غذای خود

    را آغاز کردند .

    براساس خبرهای رسيده به کلمه،

    اين زندانيان همگی در اعتصاب

    غذای تر به سر می برند.يعنی

    فقط آب می نوشند و از خوردن

    هرگونه مواد غذايی خودداری می

    کنند.تاکنون مسوولان زندان از

    هرگونه توجه به خواسته های

    زندانيان و رسيدگی پزشکی به

    آنها خودداری کرده اند.

    در بين زندانيانی که در اين

    زندان دست به اعتصاب غذا زده

    اند نام منصور اسانلو، رسول

    بداقی، عيسی سحر خيز، حشمت

    طبرزدی، مهدی محموديان،

    کيوان صميمی، رضا رفيعی،

    جعفر اقدمی، علی عجمی، مجيد

    توکلی، بهروز جاويد تهرانی به

    چشم می خورد .

    زندانيان سياسی رجايی شهر پيش

    از اين در همبستگی با

    فخرالسادات محتشمی پور و در

    اعتراض به فشارهای وارده به

    خانواده های زندانيان سياسی

    دست به يک اعتصاب غذای يک

    روزه زده بودند.

    اين زندانيان اعلام کرده اند که تا رسيدن به حقو اوليه خود به اعتصاب غذا ادامه خواهند داد.

    در مرخصی های نوروزی امسال نام هيچ يک از زندانيان سياسی زندان رجايی شهر ديده نشد، موضوعی که موجب اعتراض زندانيان اين زندان و خانواده هايشان شده است. آنها می گويند به نظر می رسد

    زندانيان زندان رجايی شهر به فراموشی سپرده شده اند . همچنين شرايط نگهداری و وضعيت تغذيه اين زندانيان نيز بسيار نامناسب است و آنها از هر گونه وسيله رفاهی در زندان محرومند. اين در حالی است

    که ملاقات حضوری و مرخصی از حقوق اوليه همه زندانيان است و زندانيان با جرايم سنگين مانند قاچاقچيان مواد مخدر هم از اين حقوق بهره مندند .

    در ميان اعتصاب کنندگان زندان رجايی شهر نام زندانيان سياسی قديمی مانند بهروز جاويد تهرانی و منصور اسانلو و حشمت الله طبر زدی به چشم می خورد، همچنين مجيد توکلی، فعال دانشجويی و کيوان

    صميمی، روزنامه نگار دو زندانی سياسی هستند که سال گذشته در اعتصاب غذای زندانيان سياسی زندان اوين که با نام اعتصاب غذای ١۵ زندانی سياسی معروف شد شرکت داشتند، اين دو پس از اين

    اعتصاب غذا به زندان رجايی شهر تبعيد شدند . کيوان صميمی در شعبه ٢۶ دادگاه انقلاب به شش سال حبس تعزيری محکوم شده است، او يک سال است که ازهيچ مرخصی استفاده نکرده است .مجيد توکلی هم

    به هشت سال حبس تعزيری محکوم شده است .

    منصور اسانلو يکی از اعتصاب کنندگان زندان رجايی شهر به مدت چهار سال است که از مرخصی محروم بوده است. ريس سنديکای کارگران شرکت واحد اتوبسرانی در حالی دست به اعتصاب غذا می زند

    که به دليل ناراحتی قلبی شرايط جسمی بسيار نامناسبی دارد .او بارها از دادستان تهران برای درمان درخواست مرخصی پزشکی کرده است اما هر بار دادستان تهران با اين خواسته اش مخالفت کرده است .

    اسانلو از جمله زندانيانی است که انگار همه فشارها را تاب می آورد اما از خواسته های قانونی اش پا عقب نمی گذارد .شايد به همين خاطر بود که بعد از خروج از کشور و با وجود آنکه می دانست دوباره به

    زندان خواهد رفت به کشور بازگشت .

    رسول بداقی، معلم زندانی از ديگر زندانيان اعتصاب کننده زندان رجايی شهر است که به شش سال حبس تعزيری محکوم شده است. او نيز پس از مدتی زندانی بودن در زندان اوين به زندان رجايی شهر تبعيد

    شد او سه کودک خردسال دارد و تاکنون نيز از هر گونه مرخصی محروم بوده است .

    عيسی سحرخيز ،روزنامه نگار زندانی هم در اعتصاب غذای زندانيان اين زندان شرکت دارد، اين روزنامه نگار هم به شدت بيمار است و بارها در خواست مرخصی درمانی داده است با اين همه او نيز به

    همراه ديگر زندانيان اين زندان در اعتراض به شرايط نامناسب اين زندان دست به اعتصاب غذا زده است .اين زندانی که از زندانيان حوادث پس از انتخابات محسوب می شود تاکنون از هيچ مرخصی

    استفاده نکرده است.

    مهدی محموديان و رضا رفيعی فروشانی دو روزنامه نگار زندانی ديگر هستند که در اين اعتصاب غذا ديگران را همراهی می کنند . محموديان از ٢۵ شهريورماه سال گذشته بدون مرخصی در زندان به سر

    می برد. او به پنج سال حبس تعزيزی محکوم شده است .

    رضا رفيعی فروشانی هم در تاريخ ششم تير ماه ١٣٨٨ بازداشت و به زندان اوين منتقل شد. وی که در دادگاه های نمايشی بازداشت شدگان پس از انتخابات شرکت داده شده بود، در دادگاه بدوی به هفت سال

    زندان محکوم شد که اين حکم در دادگاه تجديد نظر به سه سال ونيم زندان کاهش پيدا کرد.

    حشمت الله طبر زدی ، ۵٣ ساله، روزنامه نگار و دبيرکل جبهه دمکراتيک ايران،هم در اين اعتصاب غذا شرکت کرده است او با اينکه پيش از اين ده سال را در زندانهای جمهوری اسلامی گذرانده بود بيش

    از يک سال و نيم که دوباره زندانی شده است و اين بار هم به هشت سال زندان محکوم شده است .

    بهروز جاويد تهرانی ، جعفر اقدمی، علی عجمی سه زندانی سياسی ديگر هستند که برای چندمين بار در زندان دست به اعتصاب غذا می زنند جاويد تهرانی که سالهاست در زندان رجايی شهر است برای

    چندمين باردر اعتراض به شرايط نامناسب زندان دست به اعتصاب غذا می زند. بهروز جاويد تهرانی در سال ١٣٧٨ برای اولين بار بازداشت و به هشت سال حبس محکوم شد. او پس از تحمل چهار سال

    حبس با آزادی مشروط از زندان بيرون آمد. وی در ٢ خردادماه سال ١٣٨٧ بار ديگر بازداشت شد و تاکنون بدون مرخصی در زندان به سر می برد شرايط روحی و جسمی اين زندانی سياسی نامناسب گزارش

    می شود .

    استفاده نکرده است.

    مهدی محموديان و رضا رفيعی فروشانی دو روزنامه نگار زندانی ديگر هستند که در اين اعتصاب غذا ديگران را همراهی می کنند . محموديان از ٢۵ شهريورماه سال گذشته بدون مرخصی در زندان به سر

    می برد. او به پنج سال حبس تعزيزی محکوم شده است .

    رضا رفيعی فروشانی هم در تاريخ ششم تير ماه ١٣٨٨ بازداشت و به زندان اوين منتقل شد. وی که در دادگاه های نمايشی بازداشت شدگان پس از انتخابات شرکت داده شده بود، در دادگاه بدوی به هفت سال

    زندان محکوم شد که اين حکم در دادگاه تجديد نظر به سه سال ونيم زندان کاهش پيدا کرد.

    حشمت الله طبر زدی ، ۵٣ ساله، روزنامه نگار و دبيرکل جبهه دمکراتيک ايران،هم در اين اعتصاب غذا شرکت کرده است او با اينکه پيش از اين ده سال را در زندانهای جمهوری اسلامی گذرانده بود بيش

    از يک سال و نيم که دوباره زندانی شده است و اين بار هم به هشت سال زندان محکوم شده است .

    بهروز جاويد تهرانی ، جعفر اقدمی، علی عجمی سه زندانی سياسی ديگر هستند که برای چندمين بار در زندان دست به اعتصاب غذا می زنند جاويد تهرانی که سالهاست در زندان رجايی شهر است برای

    چندمين باردر اعتراض به شرايط نامناسب زندان دست به اعتصاب غذا می زند. بهروز جاويد تهرانی در سال ١٣٧٨ برای اولين بار بازداشت و به هشت سال حبس محکوم شد. او پس از تحمل چهار سال

    حبس با آزادی مشروط از زندان بيرون آمد. وی در ٢ خردادماه سال ١٣٨٧ بار ديگر بازداشت شد و تاکنون بدون مرخصی در زندان به سر می برد شرايط روحی و جسمی اين زندانی سياسی نامناسب گزارش

    می شود .

    سايت کلمه / چهارشنبه 13 آوريل 2011

     

     

     

    >>Twitter

    >>

     click

    >>

     click