در "کار سازمانی"، راهنمای ما "انجمن های مخفی و کوچـــــــــــــــــک و پراکنده و غیرقابل کنترل" انقلاب مشروطه هستند، متشکل از "بابکیان" بسیار قابل اعتماد. به گفته استاد سخن و خرد و داد، فردوسی: "هشیوار یاران گزین در نبرد". "انجمن های بابکی" که بجاست کار سازمانی "غیر زنجیره ای" را (با درس گیری از اشتباه های دهه ی چهل و پنجاه خورشیدی) با کار "توده ای"، بسیار حساب شده درهم آمیزند، در کوران نبرد و در آستانه ی پیروزی، "هشیارانه و گام به گام" به هم خواهند پیوست، و ایرانی آزاد و آباد و پرداد و توانمند را بنيان خواهند نهاد
پيش به سوي ايجاد “انجمن هاي بابکي” در همه ي يکان هاي اقتصادي و آموزشي، و تدارک اعتصاب عمومي! هشيار باشيم، نبايد گذاشت رويدادهايي چون ليبي و بحرين در ايران بازخواني شوند. تنش آفرينان در حال بازآفريدن رخدادهاي آغاز انقلاب در ايران و منطقه هستند. بايد هر چه زودتر “به اين شب سياه” پايان داد
پيمانکار از کارگران کتک خورد
کارگران عسلويه بعد از يکدوره کشمکش و اعتصاب و اجتماع در ده فاز و همينطور تلاشهای کارفرما و پيمانکاران
در تهديد و ارعاب کارگران ٬ قراردادهای کار را با ١۶ درصد افزايش دستمزد طی دو ماه و پرداخت فوری سنوات و عيدی و
مزايا امضا کردند. اما کشمکش کارگران در پالايشگاههای عسلويه برسر خواستهای رفاهی و افزايش دستمزدها ادامه دارد.
به گزارش حزب کمونيست اتحاد کارگری روز ١٨ فروردين اعتراضات کارگران بار ديگر شروع شد و فضای نارضايتی در
گوشه گوشه پالايشگاهها تا خوابگاهها و غذاخوری ديده ميشد.
روز ١٩ فروردين کارگران مکررا به وضعيت عمومی نامناسب کمپ اعتراض کردند. در اينروز کارگران در غذاخوری
اعتراضشان را به وضعيت بد غذا با هو کردن مسئولين نشان دادند. با اينحال مانند روزهای گذشته و نامه نگاريهای کارگران برای
کارفرما در مورد خواستهايشان ٬ کارفرما به اين اعتراض کارگران بی اعتنائی کرد.
روزهای ٢٠ و ٢١ فروردين رانندگان گروه فيکس وارد اعتصاب شدند. کارگران با اين اعتصاب اعتراضشان را به وضعيت
قراردادها نشان دادند.
روز ٢١ فروردين هنگام صرف ناهار در رستوران ٬ کارگران از وضعيت بد غذا و نحوه سرو آن عصبانی شدند و اعتراض
کارگران در غذاخوری به بحث و کشمکش با پيمانکار و عواملش منجر شد. در اين فضا و در پی بی اعتنائی و بی احترامی
پيمانکار به کارگران ٬ پيمانکار از دست کارگران کتک خورد. اين پيمانکاران حريص مثل برده به کارگران نگاه ميکنند. وضعيت
بسيار نامناسب عمومی خوابگاهها ٬ کيفيت بد غذا ٬ نبود کمترين امکانات اوليه ٬ در کنار دستمزدها و فشارهای روزمره جان
کارگران را به لب شان رسانده است.
در اين منطقه صنعتی و متمرکز پتروشيمی ها و پالايشگاههای توليد گاز و مشتقات نفتی و صدور آن ٬ که پروژه هايش اساسا در
اختيار شرکتهای پيمانی نفت و گاز سپاه پاسداران است ٬ به نيروی متخصص نياز مبرم وجود دارد. يکدوره تلاش کردند با اخراج
کارگران متخصص لايه ديگری را با تخصص کمتر جايگزين کنند. بسرعت معلوم شد که اين سياست "اقتصادی" نيست و ضررش
از نفعش بسيار بيشتر است. لذا نياز به نيروهای فنی و متخصص در پی ضررها الزامی شد. از طرف ديگر و همزمان تلاش
ميکنند با تحميل شرايط کار سنگين و حقوق پائين و زندگی برده وار ٬ کارگران متخصص را در يکی از مهمترين مجموعه های
صنعتی به کار وادارند.
اخيرا برای تامين و جايگزينی نيروها به فکر استخدام کارگران متخصص صنعت نفت و گاز از کشورهائی مانند فرانسه و اتريش
و هلند افتاده اند. کاری که با توجه به مسئله تحريم اقتصادی جمهوری اسلامی نميتواند بصورت علنی و در چهارچوب گردش
نيروی کار و کالا در چهارچوب بازار کار و با همين عنوان صورت گيرد. لذا به تمهيدات مسخره ای رو آوردند و تحت عنوان
"توريست" از فرانسه ٬ فعلا شش الی هفت نفر ٬ را آوردند تا بعنوان متخصص در قسمتهائی بکار گيرند!؟ اين اقدام که تنگناهای
حکومت و کارفرما را در نياز به کارگران متخصص نشان ميدهد ٬ در عين حال دو هدف را تعقيب ميکند: اول ٬ از اين کارگران
"توريست" شده بعنوان ابزاری عليه هم طبقه ای هايشان استفاده کنند و نقش اعتصاب شکن را بعهده شان بگذارند. و دوم ٬ تدريجا با
اين سياست جايگزينی بتوانند امکان اخراج کارگران را فراهم و اتحاد کنونی شان را نابود کنند.__
سهشنبه ٢٣ فروردين ١٣٩ / برگرفته از اخبار روز
|